هگمتانه، گروه فرهنگی: همدان شهری با گذشتهای زیبا و دلنواز؛ شهری پر از یادهای مهربان؛ پر از واژههای کهن و سالخورده است. این روزها در پس گذر زمان و ایجاد زندگی مدرن، خیلی وقتها یادمان میرود پدربزرگها و مادربزگهایمان چگونه زندگی میکردند. خیلی از نوجوانان و جوانان امروز کلمات متداول در همدان قدیم حتی به گوششان نرسیده است و باز هم این کلمات و واژههای قدیمی هستند که میتوانند خاطرات گذشته را برایمان زنده کنند و به کمک جوانترهایمان بیایند تا بشناسند راه و رسم زندگی را در گذشته شهرشان. در این بخش به معرفی برخی کنایات و ضربالمثلها که در همدان قدیم مصطلح و پر کاربرد بوده است پرداخته میشود. آسّا بیا، آسّا برو که گُروِه شاخِد نِزِنه: آهسته بیا آهسته برو که گربه شاخت نزند. یعنی محافظه کار و آینده نگر باش و به دنبال دردسر در زندگی نگرد. آسَر روئِه رِ نِگَر میداره، زن شوئِره: آستر رویه را نگه میدارد، زن شوهر را. یعنی زندگی مرد با وجود زن سروسامان میگیرد. و همسر خوب پشتیبان شوهر خود است. آسمان به زِمین نیمیا: آسمان به زمین نمیآید. یعنی کار انجام شدنی است و با انجامش مشکل بزرگی به وجود نمیآید. آسمانِ جارو کردن: آسمان را جارو کردهاند. یعنی بارندگی نیست و خشکسالی شده است. آسمان چُتِّش برده: آسمان چرتش گرفته است. یعنی خیری نمیرسد، اتفاق خوشی نمیافتد. گشایشی در کار حاصل نمیشود. در اصطلاح مشابه گفته میشود؛ دِرِ خیر به رومان بَسدِه. *در ارائه این مطالب از کتاب فرهنگ اصطلاحات عامیانه همدانی تالیف محمد علی نوریون- انتشارات سوره مهر بهره گرفته شده است.
|