۲۸
اردیبهشت
۱۴۰۴
شماره
۵۸۹۲
عناوین صفحه
آورده اند که شبی در خانه بنایی را زدند و او وقتی در حیاط را باز کرد مواجه شد با عالمی که در روز برایش بنایی کرده بود، این عالم پس از عذرخواهی برای مراجعه شبانه، یک میخ بنایی را که متعلق به بنا بوده و در منزلش جا مانده بود تحویل داد و خیال خود را از بازگرداندن حق بنا که فقط آن میخ باقیمانده در خانه اش بود راحت ارزیابی کرد. گرچه بنا گفت « ای بزرگوار چه عجله ای داشتی که این وسیله کم ارزش را شبانه برگردانی». ما در بخش هایی از خاطراتی که منبعث از رفتار شهید خدمت، آیتا... رئیسی با شاهدهای زنده نقل کرده اند حق را دادنی قلمداد می کرده اند نه اینکه مانند جمله معروف و معمول می گویند، حق گرفتنی است.
در چند روز گذشته که برخی از مجاوران شهید رئیسی درباره دلسوزی و حمایت این شهید عزیز از حق مردم به خصوص مستضعفان روایت می کردند یکی از راویان شاهد می گفت در یکی از سفرها پس از این که این شهید خدمت با چند تن از مردم فقیر مواجه و اقدام به رفع مشکل آنان کرده بود، دیدم سید ابراهیم رئیسی در داخل خودرو نشسته درحالی که عبایش را بر سر کشیده بود از غصه این حالت مردم اشک می ریخت.
گفتهها حاکی از این است که شهید خدمت ابراهیم رئیسی که در دوران جوانی دادستان انقلاب اسلامی همدان بودند از هرگونه ویژه خواری نفرت داشته و در شرایط مساوی هر کسی را دارای حقی می دانسته به آن حق می رسانده است. این عزیز سفر کرده، بارها عوامل مؤثر در دادسرا و دادگاه انقلاب اسلامی همدان را توصیه به رعایت انواع حقوق متهمین، مجرمین و خانوادههای آنان می کرده و بدیهی است کسی که در پایان دو دهه عمر پر برکت خویش اینگونه بوده حتما پس از گذشت بیش از شش دهه از عمرش با استمرار این ویژگیها در چه درجه بالایی واقع شده که جدا و تحقیقا با خلوص تمام برای خدمت به مردم به ویژه مستضعفان سر از پا نمیشناخت. چنانکه خستگی ناپذیریش برخی همراهان وی را خسته می کرد تا جایی که در دوران ریاست جمهوری بارها از این شهید خواسته شده بود که کمی هم به استراحت توجه کنند ولی ایشان در آخرین مصاحبههای رسمی قبل از شهادت گفت « هیچ حالتی برای من از خدمت به محرومین و مردم لذت بخش تر نیست و استراحت و سفرهای غیر کاری آنچنان معنایی برایم ندارد ». روحش شادتر و منشش پر تکرار تر باشد ان شاءالله.