ضرر هنگفت شهرداری از ناداوریها 31 هفته، بدون پنالتی و دیگر هیچ! مشاهدات عینی از مستندات باشگاه شهرداری همدان نشان میدهد که این تیم با گذشت 31 هفته از مسابقات لیگ دسته اول فوتبال کشور همواره ضرر هنگفت از ناداوریها داشته و عجیبترین اتفاق ناخوشایند را در بین تیمهای حاضر در مسابقات ثبت کرده است. در واقع شهرداری همدان تنها تیمی است که با گذشت این تعداد هفته و در آستانه پایان فصل جاری لیگ یک، با وجود خطاهای آشکار در محوطه جریمه حریفان، از امتیاز پنالتی محروم شده و داوران حق این تیم را پایمال کرده اند. حتی تیمهای پایینتر از شهرداری یعنی چوکا تالش و خلیج فارس ماهشهر به ترتیب در این 31 هفته گذشته صاحب هشت و سه پنالتی شده اند که با وجود قعرنشینی در نتایج این تیم هم مؤثر بوده است. اما شانزده گل زده شهرداری همدان در این فصل تماما بدون امتیاز پنالتی به ثمر رسیده و جالبتر اینکه حریفان از این فرصت به لطف داوریها سود برده اند. در همین بازی گذشته شهرداری مقابل فجرسپاسی شیراز، سه پنالتی محرز مقابل دیدگان صدها تماشاگر حاضر در ورزشگاه نادیده گرفته شد تا بازهم سریال پنالتیهای مفقود شده برای نماینده همدان ادامه یابد. در این بین صدها تماشاگر و افراد مسوول حاضر در ورزشگاه، سه پنالتی شهرداری همدان را دیدند جز یک نفر؛ "سعاد وفاپیشه"! داوری که بررسی قضاوتهای او نشان میدهد جزو رکوردارترین داوران در اعلام پنالتی در مسابقات است و این بار چه شده که این داور ارومیه ای، چشمان خود را در محوطه هجده قدم تیم میهمان میبندد و صحنههای هند و خطای حریف را نمیبیند! با این اوصاف کفه ترازو در پنالتیهای نادیده گرفته شده علیه شاگردان جمشیدیان سنگینی میکند و آنها در هفتههای گذشته اعتراضات زیادی به عملکرد داوری داشتند و حتی این مسئله باعث درگیریهایی هم شد که بررسی عملکرد داوران نشان میدهد که اعتراض قرمزپوشان چندان بیدلیل هم نبوده است.
هگمتانه، گروه ورزش - میثم ناصرنژاد: در این شکی نیست که تیم شهرداری در فصل جاری با نواقص و ضعفهای فنی مواجه است اما آیا این موضوع کل ناکامیهای تنها نماینده فوتبال استان همدان در لیگ یک را شامل میشود؟! تیمی که رویای حضور صدها جوان و نوجوان مستعد این استان برای قرار گرفتن در مسیر حرفهای فوتبال و رسیدن به جایگاههای بالاتر است. امروزه فوتبال فراتر از یک بازی برد و باخت در زمین مستطیل است و افزون بر صنعت درآمدزا، از کارکردهای مهم اجتماعی نیز برخوردار بوده و دربرگیرنده مسوولیتهای اجتماعی است، همان کلیدواژه مهمی که یکی از رسالتهای خطیر مسوولان به ویژه نمایندگان پارلمان شهری در رویکرد جوان محوری است. جوانانی که فوتبال دلمشغولی آنها به عنوان پرمخاطبترین رشته ورزشی حال حاضر دنیا شده و در هر محله شاهد بازی و هیجانات فوتبالی هستیم. هنوز هم فوتبال راهی است که با آن میتوانند در یک روز تعطیل به ورزشگاهی بروند و در آنجا با شور تمام فریاد بزنند، جیغ بکشند، به هوا بپرند یا به سرو کله هم بکوبند و... و یا از لحاظی دیگر تماشای یک فوتبال زیبا از تلویزیون برای مردمی که زیر بار فشار زندگی روزانه شکسته و خرد شده اند، فرصتی است برای استراحت ذهنی و فکری، حتی اگر این فوتبال در آخرین ساعات شب پخش شود و احتمال هم بدهند که فردا دیر به سرکارشان برسند و احیانا اخراج هم بشوند. در اینجا فوتبال یک « مسکن اجتماعی » برای فراموشی موقت آسیبهای ریشه دار جامعه است و با وجود تیمی در سطح شهرداری همدان که در لیگ یک و چسبیده به لیگ برتر حضور دارد، جوانان و نوجوانان مستعد حتی فراتر از زمینهای خاکی، بازیهای محلهای و گل کوچیک! به استادیومها میروندتا علاوه بر لذت دیدن مسابقات، از کلاس بازی فوتبالستهای حرفهای آموخته و آنها را الگوی خود برای ارتقا سطح فنی و تکنیکی و رسیدن به آن جایگاه قرار دهند. شاید همین شوق فوتبالی است که باعث شده پاس با عبور از هجدهمین سال حضورش در همدان، با وجود ناکامیهای پیاپی، نزد مسوولان منحل نشود و با وجود کج سلیقگی ها، تصمیمات پراشتباه و سقوطهای تلخ، همچنان حیات اجتماعی داشته باشد. مشابه همین حمایتها در شهرهای مختلف کشور به چشم میخورد و هر استانی که از نعمت تیمداری برخوردار است، به مراتب کمتر درگیر ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی میشود و افزون بر این، انگیزه خانوادهها را برای پیشرفت فرزندانشان در فوتبال و رسیدن به دنیای حرفهای این ورزش پرمخاطب دوچندان کرده است. نیم نگاهی به استانهای صاحب تیم در لیگهای مختلف کشور بیندازید، با صرف هزینههای حتی چندبرابر تیم شهرداری همدان که اتفاقا از زوایای مختلف از جمله کارکرد بسیار تأثیر گذار در کاهش آسیبهای اجتماعی در بین جوانان و نوجوانان، اشتغالزایی و ایجاد شور و هیجان در فضایی سالم مورد بررسی قرار گرفته است. اطلاعات واصله از نزدیکان و افرادی که در تیمهای لیگ یکی دستی بر آتش دارند، نشان میدهد که بودجه هزینه شده برای شهرداری همدان قابل مقایسه با سایرین نیست و براین اساس است که باید ارزانترین تیم لیگ یکی نامید. قزوین همراه با شمس آذر رقمی بالای 60 میلیارد تومان هزینه کرد تا به لیگ برتر برسد. استانی که حتی یک بازیکن بومی در ترکیب تیمش نداشت و با غیربومیها به این موفقیت رسید و در کنار اسپانسر، شورای شهر قزوین حمایت همه جانبه داشت و جالبتر اینکه سعید دقیقی یکی از اعضا شورای شهر قزوین سرمربی این تیم است! خلیج فارس ماهشهر با بیش از 25 میلیارد تومان هزینه بابت خرید امتیاز و جذب بازیکن در قعرجدول دست و پا میزند. آرمان گهر سیرجان هم با 18 میلیاردتومان هزینه از گزند سقوط در همین هفته قبل رهایی یافت و شهرداری آستارا که در طول فصل جاری بارها کادر فنی خود را دستخوش تغییرات کرد، تاکنون رقمی نزدیک به 20 میلیاردتومان هزینه کرد تا در لیگ بماند. تیمهایی نظیر استقلال خوزستان که بیش از 40 میلیارد هزینه جذب کادر فنی و بازیکنان مطرح لیگ برتری کرد و اکنون برای صعود در اما و اگر است یا همین چادرملو اردکان که برای خرید امتیاز، استخدام کادر فنی پرافاده و بازیکنان مطرح 32 میلیارد تاکنون هزینه کرده و رتبهای بهتر از ششمی را به دست نیاورده است. ون پارس اصفهان هم علاوه بر ریخت و پاشهای نیم فصل اول، در نیم فصل دوم برای رهایی از سقوط و قعرنشینی، دست به جیب شد و با جذب بازیکنان بنام لیگ برتری و باتجربه، 28 میلیاردتومان تاکنون هزینه کرد تا رتبه هفتم را کسب کند. پارس جنوبی جم، حریف این هفته شهرداری همدان نیز رقمی نزدیک به 30 میلیارد تومان هزینه کرد و اگر در کورس مدعیان باقی میماند، قطعا بالای این رقم برای تشویق و پاداش تیم هزینه میکرد ضمن اینکه دستخوش تغییرات کادر فنی و هزینههای بیشتر شد اما در نهایت رتبهای بهتر از نهمی را به دست نیاورد. چوکا تالش هم امسال این پیشبینی را هرگز نمیکرد که با صرف بودجهای یک و نیم برابر بیشتر از شهرداری همدان قعرنشین باقی بماند و تغییرات مداوم در کادر فنی آنها، در پایان فصل با بدهی سرسام آور همراه خواهد شد. بررسی میزان هزینه کرد تیمهای لیگ یکی نشان میدهد که شهرداری کمترین هزینه را در رقم قراردادها و سایر ملزومات تیمداری داشته و از این حیث در سطح یک تیم مدعی لیگ دویی بوده است. در واقع بودجه شهرداری همدان به اندازه یک بازیکن لیگ برتری است و راهی دوری نرویم شاید به اندازه قرارداد نوید عاشوری بازیکن همدانی گل گهرسیرجان باشد! تیمی که با هزینههای صورت گرفته از لیگ استان به لیگ یک کشور رسیده و در این سال ها، چه خون دلها خورده شد تا با کمک و توانایی نیروهای مستعد بومی، روند صعودی را با مدیریت در هزینهها داشته و اکنون به دور از انصاف است که نمک بر پیکره زخم خورده شهرداری پاشیده شود و برای زمین خوردنش دورخیز کنیم! آیا رسم جوانمردی در فوتبال بر این است که سوار بر رکاب انتقادهای غیرمنصفانه؛ کمر بر شکستن تیمی بسته شود که چشم امید صدها فرزند خانواده من و شماست؟ آیا وقت آن رسیده که برای سرپا نگه داشتن این تیم بسیج عمومی ایجاد شود و همه دست در دست یکدیگر، ویترین فوتبال شهر را نجات بدهیم. از خود و سایرین سووال کنید بر سقوط شهرداری چه منفعتی عایدمان میشود؟ اشک و گریه فرزندانمان در آکادمی فوتبال شهرداری و سایر استعدادهای ناب پشت خط مانده جوان و نوجوان را چه کسی پاسخ میدهد؟ این تیم نه بنام شخص نه سند بر مالکیت فردی دارد که این چنین مدیریت شهری را که جانانه پای این تیم ایستاده، مورد تاخت و تاز و عجیبتر از آن بازخواست قضایی قرار میدهند. مگر نه اینکه نگاه مدیریت شهری در قبال تیم فوتبال شهرداری، حفظ این سرمایه مهم و گرانبها برای نسلهای آینده است؟ راهی دوری نمیرویم و نیم نگاهی به فعالیت نزدیک به یکهزار فوتبالیست در ردههای سنی پایه آکادمی و مدرسه فوتبال شهرداری میاندازیم. آیا آنها فرزندان همین شهر و کوچه پس کوچههای دیارمان نیستند؟ فرزندان همین پرسنل خدوم شهرداری نیستند؟ پس اگر این تیم نباشد، آنها با چه هدف و انگیزهای برای رسیدن به ترکیب بزرگسالان پرافتخارترین باشگاه ورزشی استان همدان تلاش کنند. بیایید برای فرزندان فوتبالدوست شهرمان قدمهای ماندگار برداریم تا مبادا حسرت جبران ناپذیر را در انتهای فصل بخوریم. حسرتی که مشهدیها از سقوط و انحلال تیمهایی نظیر سیاه جاگان و پیام میکشند و افسوسشان هیچ ثمرهای جز آه و نفرین جوانان فوتبالیست این استان ندارد. هنر در این نیست که در قرار گرفتن شهرداری در عرش، خوش استقبال باشیم و اطراف تیم را پرازدحام همراه با نغمههای حمایتی کنیم، هنر در این است که خوش بدرقه باشیم و جانانه در کنار تیمی باشیم که شاید در این روزهای بد فوتبالی، از اسب افتاده باشد اما از اصل نیفتاده و میتواند باردیگر در کورس بقا بتازد. تا دیر نشده و به کاسه چه کنم وای کاشها نرسیده ایم، وارد گود شده و برای یکبار هم که شده رخت حمایت بر تن کنید و دارایی فوتبال یک شهر را در لیگ یک حفظ کنید. توقع به جایی است که اعضای شورای شهر، دستگاه ورزش، هیأت فوتبال، پیشکسوتان، رسانهها و حتی مقامات بالادستی در کنار این تیم یا علی گفته و با روحیه دادن به پسران سرزمین هگمتانه، مجاهدتی دیگر را این بار در میدان ورزشی خلق کنند.
|