صفحه 1 : زندگی با کتاب
صفحه 2 : خبر همدان
صفحه 3 : شهرستان
صفحه 4 : زندگی با کتاب
صفحه 5 : ایران و جهان
صفحه 6 : ورزش
صفحه 7 : پزشکی و سلامت
صفحه 8 : فرهنگی
۳
آبان
۱۴۰۴
شماره
۶۰۱۶
عناوین صفحه
در نگاه اسلام، معیار بزرگی انسان نه به مقام و عنوان اوست، نه به گستره قدرت یا شهرتش؛ بلکه به آن چیزی است که در نیت او میگذرد.
تاریخ، چهرههای بسیاری را دیده است که زمین را زیر پا داشتند، اما درونشان از آسمان بینصیب بود؛ همانگونه که مردانی را دیده که در گمنامی زیستند و در ملکوت شناخته شدند.
امروز، این حقیقت را در تقابل دو چهره میبینیم: شهید حاج قاسم سلیمانی، مظهر اخلاص و توحید، و قاتل او، نماد خودپرستی و نمایش. اولی در سکوت، جهان را تغییر داد؛ دومی با فریاد و خودستایی، از درون تهی ماند. یکی برای خدا کار میکرد و از شهرت میگریخت؛ دیگری حتی کار نکرده را به خود نسبت میداد و برای جایزه صلح التماس میکرد.
در جبهه حق، اخلاص ستون فقرات عمل است. مردان خدا از دیده شدن پرهیز میکنند، زیرا میدانند کار وقتی خدایی میماند که بینام باشد. اما در جبهه باطل، خودنمایی ابزار نفوذ است و ارزش هر اقدام در دیده شدن آن سنجیده میشود. نتیجه این دو مسیر نیز روشن است: اخلاص، آرامش و برکت میآورد؛ خودنمایی، اضطراب و زوال.
حاج قاسم، تجسم عملی همین اخلاص بود. به تعبیر رهبر انقلاب، «گاهی به زور از میان جمع پیدایش میکردیم». او در اوج موفقیت، خود را پنهان میکرد تا عملش پاک بماند. در سوی دیگر، قاتلش برای دیده شدن التماس میکرد.
این تقابل، محدود به دو چهره معاصر نیست؛ سنتی الهی است که در همه دورانها تکرار میشود. مردان خدا همواره در سکوت زیستهاند و اهل دنیا در هیاهو. عارفان راستین از شهرت گریختهاند نه از ترس مردم، بلکه از بیم آلودگی نیت؛ زیرا میدانستند شهرت، آفت اخلاص است. علمای بزرگ ما کرامات خود را به نام «یکی از مؤمنین» نقل میکرد تا رنگ خودنمایی بر عملشان ننشیند.
اسلام میفرماید: «قَدْرُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»؛ ارزش انسان به اندازه نیکیِ واقعی اوست، نه آنچه به نمایش میگذارد. حاج قاسم از همین سنخ بود: مردی که نیکیاش در گمنامی میدرخشید، بیآنکه برای دیده شدن بجنگد.
از همینرو، «سکوت» او از «نمایش» دشمنش رساتر و ماندگارتر خواهد ماند؛ زیرا آنچه از دل اخلاص برخیزد، در گذر زمان خاموش نمیشود.